چه بگویم؟
که امشب
قصه به آخر رسید
-به آخر این فصل غریبانه و غمانگیز-
و تاریکی
-که دیگر تاب خورشید را نداشت-
زهر خودش را ریخت،
و سرانجام
منزل امام
مدفن امام شد.
امشب، مهتاب سامرا فروغی ندارد؛ یک هلال خمیدهی بیرمق!
امشب، میشود داغ را بر قلب ستارههای آسمان سامرا احساس کرد...
امشب، نفسهای سامرا، فقط آه است و آه است و آه...
امشب، سامرا داغ بر قلب دارد.
سامرا با خودش مرور میکند:
«دلم برای گامهایت تنگ میشود ای ولی خدا، که استوار و موقر، بر پهنهی من میگذاشتی و برمیداشتی.
دلم برای صورت مبارکت که هنگام عبادتهای شکوهمند پروردگار، در آن سجدههای عاشقانه، بر خاک من میگذاشتی، تنگ میشود.
دلتنگ میشوم برای مناجاتهای شبانهات. برای حضورت. برای نگاهت. برای برکتی که وجودت به من ارزانی میداشت...
ای ولی مهربان خدا، ای مولای مظلوم و غریب؛ ای کاش اهل این سرزمین قدر تو را میشناختند! ای کاش اینقدر نام من با غربت شما عجین نمیشد! ای کاش این مظلومیت شما، که در چهرهی خاک آلودهی من تا همیشه متبلور خواهد بود؛ مایهی شرمساریم نباشد...»
امشب، سامرا داغ بر قلب دارد.
امشب، دیگر هوای سامرا به نفسهای او متبرک نمیشود.
امشب، دیگر قطرات وضویش، بر زمین سامرا نمیچکد.
سامرا، امشب داغ دارد. هوایش، زمینش، زمانش...
امشب در و دیوار سامرا داغ دارد...
چهقدر -هنوز هم که هنوز است- بوی غربت میدهد این سامرا.
چهقدر آسمانش در سکوت غمانگیز مداوم، شبانهروز روضههای جانسوز میخواند.
چهقدر شبیه بقیع است این سامرا...
آقای محبوب ما، مولای ما. ای حضرت «علی بن محمد الهادی النقی».
چهقدر نام مبارکتان زیباست آقا!
چهقدر خاطرتان عزیز است،
و چهقدر شأنتان والاست،
و چهقدر قصهی زندگیتان غمانگیز است و جانگداز.
فدایتان بشوم، خوشا قلبهای ما که به حرارت محبتتان گرم میشود و میسوزد. کاش عملمان هم چنان باشد که به موقع برسیم به پای وعده، برسیم به آستان نوهی گرامی شما، مقتدایمان و مولایمان، صاحب الزمان.
ای کاش آن روز که محبتها با آزمونهای سخت محک میخورد، ما شکستخوردهی ادعاهای پوچ نباشیم.. پناه بر خدا..
ای کاش -ای حضرت هادی- ما هم باشیم در زمرهی هدایتشدگان به عنایت شما.
راستی، آقا و مولای ما -فدایتان بشوم- کاش امشب برایمان بیتوتهای در حرم با صفای سامرا امضا کنید. جامعهای مقابل ضریحی که نیست؛ و آلیاسینی در آن سرداب مقدس، و رکعاتی نافلهی شب زیر آسمان صحن.
آقا، نخواهید که از دنیا بروم، در آن حال که این آرزوها را همچنان بر دل دارم..
اذن بدهید آقا،
که دل در دل ندارم،
برای رسیدن به آن حرم.
فدایتان بشوم، مولای محبوب من.
+ من این فایل صوتی را خیلی دوست دارم. مدح و مرثیهای است برای امام هادی -علیه آلاف التحیة والثناء- که مضامین زیارت روحبخش جامعهی کبیره در آن آمده است. تقدیمِ شما. فقط خواهش میکنم یک وقتی با حوصله و حواسِ جمع به آن گوش بدهید.
عنوان مصراعی است از غزل میلاد عرفانپور
برچسب : نویسنده : mzolalg بازدید : 220